فهرست:
مترادف تبعیت
اقتفا، انقیاد، پیروی، تاسی، تمکین، متابعت، وابستگی، هواخواهی ≠ گردنکشی
اطاعت کردن، پیروی کردن
گردننهی، سرسپاری ≠ گردنکشی
معنی کلمه تبعیت در فرهنگ سره
فرمانبری، پیروی
معنی تبعیت در لغتنامه دهخدا
معنی کلمه تبعیت [ ت َ ب َ ی ی َ ] ( ع مص ) پیرو شدن، ( غیاث اللغات ) ( آنندراج )، مأخوذ از تازی : پیروی و متابعت و تقلید، ( ناظم الاطباء )، تابع و پیرو بودن، لفظ مذکور مصدر جعلی است ، چه لفظ تبع خود مصدر است، ( فرهنگ نظام )، و با کردن صرف شود: تبعیت کردن، || ( اِ )دنبال، نتیجه : و نیز آنکه سعی برای آخرت کند مرادهای دنیا به تبعیت بیابد، ( کلیله و دمنه ). تبعیت [ ت َ ب َ ی ی َ ] ( ع مص ) پیروی و تقلید و متابعت، ( ناظم الاطباء )، پیروی، ( دزی )، تبعیت، رجوع به تبعیت شود.