سایت هم معنی...

فهرست:

مترادف تبحر

احاطه، استادی، تسلط، توغل، مهارت

معنی کلمه تبحر در فرهنگ سره

خوششناسی- کاردانی، زبردستی،چیرگی، آگاهی، استادی