سایت هم معنی...

فهرست:

مترادف تادیه

ادا، پرداخت، بازپرداخت
پرداخت کردن، گزاردن، ادا کردن ≠ دریافت

معنی کلمه تادیه در فرهنگ سره

پرداخت، باز پرداخت

معنی تادیه در لغتنامه دهخدا

معنی کلمه  تأدیه [ ت َءْ ی َ ] ( ع مص ) گزاردن، ( منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( غیاث اللغات ) ( ترجمان علامه جرجانی )، گزاردن وام و فریضه و آنچه بدان ماند، ( زوزنی ) ( تاج المصادر بیهقی )، ادا کردن، رسانیدن، ( منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ) ( فرهنگ نظام ) ( غیاث اللغات ).

تادیه