فهرست:
مترادف آباء
اجداد، اسلاف، پدران، پیشینیان، نیاکان ≠ اخلاف
معنی کلمه آباء در فرهنگ سره
نیاکانی، نیاکان، پدران، پِدَران
معنی کلمه آباء در فرهنگ معین
[ ع ] (اِ) جِ اَب.
۱ - پدران، اجداد.
۲- کشیشان.
معنی آباء در لغتنامه دهخدا
(ع اِ) جِ اَب، پدران. - آباء علوي: افلاک و ستارگان. سبعهء سياره. مر جاه تو و قدر ترا از سر معني سنائي
- آباء عنصري: آخشيجان، چارآخشيج، عناصر اربعه، بسائط. چهاراَرکان، امهات، اسطقسات، ارکان اربعه، کيان:
آباء و سطقسات غلامند و پرستار
- آباء يسوعيين: کشيشان پيرو طريقت ايگناس.