سایت هم معنی...

فهرست:

مترادف دین

آیین، شرع، شریعت، کیش، کیش، مذهب، نحله

معنی کلمه دین در فرهنگ سره

کیش،دین، بدهی،آیین

معنی کلمه دین در فرهنگ معین

(دَ یا دِ) [ ع ] (اِ) قرض، وام. ج. دیون.
[ په ] (اِ)
۱- آیین، کیش.
۲- راه، روش.
۳- نام روز بیست وچهارم از هر ماه شمسی و نیز نام یکی از ایزدان زردشتی که نگهبان همین روز می‌باشد.

دین به عربی

ترجمه کلمه "دین" به عربی :

الدین , الایمان , المسوولیت , الدین

معنی دین در زبان عربی

بدهی , وام , قرض , دین , قصور , کیش , ایین , دین , مذهب.

(معنای کلی):
پاداش، اسلام، عادت، کار و عبادت، باران پیوسته یا نرم، نرم از هر چیزی، خواری و بیماری، حساب، قهر و غلبه، رفعت، سلطان، حکم، ملک و سیرت، تدبیر و توحید، هر چیزی که بدان عبادت خدا کرده شده، کیش، پرهیزگاری، معصیت، اکراه، بارانی که در جای معین پیوسته بارد، حال، قضا.

دَیَّن:
پای بند به دین، خداشناسی.

دَیْن:
به دین اسلام درآمدن و گردن نهادن.

معنی دین در فرهنگ عمید

در ایران باستان فرشته موکل بر قلم و روز دین


روز بیست‌وچهارم از هر ماه خورشیدی


  • واحد اندازه‌گیری انرژی در سلسله
  • برابر با نیرویی که به جسمی که جرمش یک‌ گرم باشد شتابی برابر یک سانتی‌متر می‌دهد

وام مدت‌دار


  • وام
  • قرض

  • کیش
  • آیین