فهرست:
مترادف تامین
امان، امنیت، ایمنسازی
آمادهسازی، فراهمسازی، بسیج، تحصیل، تدارک، ترتیب، تهیه
آمینگویی
معنی کلمه تامین در فرهنگ سره
فراهم کردن، فراهم، زینهاردادن، پناه دادن، آسایش
معنی تامین در لغتنامه دهخدا
معنی کلمه تأمین [ ت َءْ ] ( ع مص ) امین کردن، ( تاج المصادر بیهقی ) ( دهار )، || حفظ کردن و امن نمودن : لشکر برای تأمین ملک لازم است، ( فرهنگ نظام )، || امین پنداشتن، || اعتماد کردن، || راستی کردن، || آمین گفتن دعای کسی را، ( منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ): تأمین در نماز جایز نیست.