فهرست:
مترادف اضطراب
آشوب، التهاب، اندوه، بیتابی، بیقراری، بیم، پریشانی، تپشدل، ترس، تشویش، توهم، خوف، دغدغه، دلواپسی، دلهره، رنج، سراسیمگی، قلق، ناراحتی، واهمه، هیجان
معنی کلمه اضطراب در فرهنگ معین
۱- (مص ل) پریشان حال شدن.
۲- لرزیدن.
۳- (اِمص.)آشفتگی، بی تابی.
معنی اضطراب در زبان عربی
آشوب، بلوا.