فهرست:
مترادف آبی
ارزق، کبود، لاجورد، نیلگون
بحری، دریایی
آبزی
معنی کلمه آبی در فرهنگ معین
(ص نسب اِ)
۱- یکی از سه رنگ اصلی (زرد، قرمز، آبی).
۲- به، سفرجل.
۳- نوعی انگور.
۴- نوعی زراعت که آبیاری میشود، مقابلِ دیمی.
(ص اِ) = آبو: برادر مادر، خال، خالو.