فهرست:
مترادف آبگینه
آبگین، آینه، آیینه، زجاج، مرآت
شیشه
بلور
معنی کلمه آبگینه در فرهنگ معین
(نِ) [ په ] (اِمر)
۱- شیشه.
۲- پیمانه یا ظرف بلوری.
۳- الماس.
۴- تیغ.
۵- کنایه از: آسمان.
آبگین، آینه، آیینه، زجاج، مرآت
شیشه
بلور
(نِ) [ په ] (اِمر)
۱- شیشه.
۲- پیمانه یا ظرف بلوری.
۳- الماس.
۴- تیغ.
۵- کنایه از: آسمان.