فهرست:
مترادف آبگیر
برکه، برم، تالاب، غدیر
استخر، حوض
مرداب
معنی کلمه آبگیر در فرهنگ معین
(اِمر)
۱- استخر، حوض.
۲- تالاب، برکه.
۳- ظرفی که در آن آب یا گلاب ریزند.
۴- خادم حمام.
۵- کسی که سوراخ ظرفهایی م انند سماور یا آفتابه را با موم مذاب یا قلع میگرفت.
۶- گنجایش حوض یا هر ظرف دیگری.