خانه واژه های مترادف ماهر مترادف ماهرآزموده، استاد، تردست، چابکدست، حاذق، خبره، زبردست، کارآمد، کاردان، کارکشته، متبحر، متخصص، مجرب ≠ ناشی، غیر ماهر معنی ماهر در فرهنگ سره استاد - آزموده، زبردست، چیره دست، تردست، کارآموخته خوششناس - خوشدست - خوبشناس معنی ماهر در سایر لغت نامه ها