سایت هم معنی...

معضل یا معظل ?

فهرست:
معضل یا معظل
معضل یا معظل

 

آیا تا به حال در مورد املا و نگارش کلمه "معضل" یا "معظل" دچار تردید شده اید؟ در این مطلب به بررسی املای صحیح این کلمه می پردازیم تا در هر مورد از املا و نگارش درست آن استفاده کنید.

املای درست این واژه «معضل» می‌باشد، نوشتن آن به صورت «معظل» نادرست است.

 

معنی معضل در لغتنامه دهخدا

معنی کلمه معضل [ م ُ ض ِ ] ( ع ص ) امر معضل: کار بی بیرون شو ( منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ) سخت دشوار، مشکل ( یادداشت به خط مرحوم دهخدا )، کار دشوار و فرو بسته ( از اقرب الموارد ): و این معضل ترا چگونه دست دهد و این مشکل به کدام شکل روی نماید ( سندبادنامه ص 70 ) تا اگر مهمی پیش آید یا معضلی روی نماید بدین نامها دفع و رفع آن کنی ( سندبادنامه ص 228 ). 

|| زنی که بچه آوردن بر او دشوار باشد ( منتهی الارب ) ( آنندراج ) زنی که بچه آوردن بر وی دشوار باشد و کذلک الدجاجة و غیرها، ج معاضیل ( ناظم الاطباء ) ( از اقرب الموارد ).

|| مرد قوی و استوارخلقت و منه فی صفته صلی اﷲ علیه و آله : انه کان معضلا ای موثق الخلق ( منتهی الارب )، مرد قوی و استوارخلقت ( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ).

|| مرد زیرک ( منتهی الارب ) ( آنندراج ).

|| سخت و شدید القبح ( منتهی الارب ) ( آنندراج ) شدید القبح ( اقرب الموارد ). 

|| داء معضل: بیماری درمان ناپذیر ( از اقرب الموارد ).

معضل [ م ُ ض َ ] ( ع ص ) نزد محدثان حدیثی را گویند که از اسناد آن دو یا بیشتر ساقط شده باشد مانند قول مالک از رسول اﷲ( ص ) و تفاوتی نیست بین آنچه از صحابه و تابعی ساقط شده باشد یا از تابعی و تبع او و یا جز آنها و نیز تفاوتی نکند که سقوط از یک جا باشد یا بیشتر. ( از کشاف اصطلاحات الفنون ). در اصطلاح درایه حدیثی است که از اسناد آن دو یا چند نفر از اول یا وسط یا آخر ساقط شده باشد. ( ترمینولوژی حقوق تألیف جعفری لنگرودی ).

معضل [ م ُ ع َض ْ ض ِ ] ( ع ص ) دشوار زاینده، مُعَضِّلَة ( منتهی الارب ) ( آنندراج ) ج معاضیل ( منتهی الارب ) ( از آنندراج ) زنی که بچه آوردن بر وی دشوار باشد و کذلک الدجاجة و غیرها ( ناظم الاطباء ) ( از اقرب الموارد ).

|| بیت معضل: خانه تنگ ( منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ).

معنی معظل در لغتنامه دهخدا

معنی کلمه معظل [ م ُ ظِ ] ( ع ص ) جای درخت ناک، مُعْظَئل ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ) ( از اقرب الموارد ).

کلمات مرتبط