متبوع یا مطبوع ?
متبوع یا مطبوع
کلمات "مطبوع" و "متبوع" هر دو در زبان فارسی وجود دارند، اما معانی متفاوتی دارند. انتخاب کلمه مناسب به معنای مورد نظر شما بستگی دارد: معنی کلمه متبوع [ م َ ] ( ع ص ) پیروی کرده شده، ( آنندراج ) ( غیاث )، پیروی کرده شده، ( ناظم الاطباء )، پیروی شده، تبعیت کرده شده، اطاعت شده، مقابل تابع : اخلاق پسندیده مدروس گشته... و متابعت هوا سنت متبوع، ( کلیله و دمنه چ مینوی ص 56 )، و خوانین و امراء لشکریان و سایر خلایق از تابع و متبوع به نوحه و زاری درآمده، ( ظفرنامه یزدی ). || پیشوا و رئیس و سرور، ( ناظم الاطباء ). متبوع [ م ُ ت َ ب َوْ وِ ] ( ع ص ) کسی که با قولاج چیزی را اندازه کند. || فراخ گام. || دراز رسن، ( ناظم الاطباء ) ( از فرهنگ جانسون )، و رجوع به تبوع شود. معنی کلمه «مطبوع» [ م َ ] ( ع ص ) خوش آینده و مرغوب طبع، ( غیاث ) ( آنندراج )، خوش آیندو خنیده و موافق میل و موافق طبع و مرغوب طبع و دلنشین و دلچسب و مقبول و خوشگل، ( ناظم الاطباء )، مرغوب،مطابق میل، مطابق طبع، خوش آیند، دل پسند، خاطرپسند، ( یادداشت به خط مرحوم دهخدا ) : پس این مسئله بخلاف آن قیاس است که خواجه کرده است که یزدان مطبوع است بر خیر و قادر نیست بر شر و اهریمن مطبوع است بر شر و قادر نیست بر خیر، ( کتاب النقض ص 446 )، گویندهر مکلف که مطبوع باشد از قبل خدای تعالی بر ایمان و طاعت هرگز کفر نتواند آوردن، ( کتاب النقض ص 446 ). غریب از خوی مطبوعت که روی از بندگان پوشی ای چشم خرد حیران در منظر مطبوعت فتنه انگیزی و خون ریزی و خلقی نگرانند سلطان را سخن گفتن او مطبوع آمد، ( گلستان ). حافظا گر مدد از بخت بلندت باشد از بهر دل کسی بدست آوردن - غیرمطبوع: بدگل وزشت و غیرمقبول و برخلاف میل، ( ناظم الاطباء ).
معنی متبوع در لغتنامه دهخدا
- متبوع امت: پیشوای امت، ( از ناظم الاطباء ).معنی مطبوع در لغتنامه دهخدا
بدیع از طبع موزونت که در بر دوستان بندی
وی دست هوس کوتاه از دامن ادراکت
که چه شیرین حرکاتی و چه مطبوع کلامی
صیدآن شاهد مطبوع شمایل باشی
مطبوع نباشد دگری آزردن
- مطبوع افتادن: خوش آمدن، مورد قبول و خوش آیندی قرار گرفتن.
- نامطبوع: ناخوشایند : لاجرم در بزرگی نامقبول و نامطبوع آمد، ( گلستان ).
|| چاپ شده و به طبعرسیده، ( ناظم الاطباء )، مهرکرده شده، نقش کرده، چاپ زده، چاپ کرده، چاپی، مقابل خطی، ( یادداشت به خط مرحوم دهخدا )، و رجوع به ماده بعد شود.